حمایت مددکاری

تخصصی و فنی

حمایت پزشکی و روانشناسی

سلامت روانی و جسمی

حمایت ارتباطی و اجتماعی

ارتقای فردی و اجتماعی

اســکان

مسکن امن و مناسب

مهارت آموزی و اشتغال پایدار

آموزش و اشتغال

ازدواج و تشكیل خانواده

جهیزیه و لوازم زندگی

بنیاد خیریه روشنای امید ایرانیان

خانواده ای برای فرزندان مستقل شده از سازمان بهزیستی

بنیاد خیریه روشنای امید ایرانیان یک سازمان مردم نهاد است که در زمینه توانمند‌سازی و حمایت از فرزندان مستقل شده از سازمان بهزیستی فعالیت می‌کند. این مجموعه تلاش می کند فرایند پیچیده تبدیل “وابستگی تمام عیار به حمایت به “استقلال همه جانبهدر این افراد به بهترین نحو و با بهترین نتایج انجام شود. امروز روشنای امید افتخار همراهی با بیش از …. فرزند مستقل شده و در شرف استقلال را دارد و تلاش می‌کند تا بتواند خدمات بیشتر و بهتری به طیف وسیع تری از فرزندان این سرزمین ارائه نماید. چیزی که جز با همراهی و همکاری تمامی صاحبنظران و علاقه مندان به ایفای مسئولیت اجتماعی خود در این حوزه امکان‌پذیر نیست.

رؤیاهای فرزندان روشنای امید

فرزندان مستقل‌شده از سازمان بهزیستی داستان‌های گوناگونی دارند. هرکدام یک گذشته، و هرکدام یک سرنوشت. ما در روشنای امید داستان‌های آنها را به‌قول روانکاوان کیس‌به‌کیس دنبال می‌کنیم. شما هم میتوانید برای آشنایی با شخصیت این فرزندان و شرایط زندگی‌شان در کودکی، نوجوانی و حالا بزرگسالی این داستان‌ها را دنبال کنید.

علیرضا از بچگی آرزوی شرکت در دوی ماراتون در سطح بین‌الملل را در سر می‌پروراند. رد شدن از ربان خط پایان وتشویق شدن توسط حضار تصاویری بود که هرشب قبل خواب به آنها فکر می‌کرد. علیرضا بزرگ شد ولی آرزویش تغییری نکرد، برعکس این آرزو به مسیرش در زندگی جهت می‌داد. ورزش کردن هرروزه، تغذیه سالم، شرکت در مسابقات داخلی و… به روتین‌های زندگی‌اش برای رسیدن به رویای دیرینه‌اش تبدیل شده.
علیرضا
حس دوختن لباسی که همه بگویند چقدر زیباست و بتوانی آن را بپوشی برای همه خوشایند است اما برای سارا جور دیگری است. وقتی از بهزیستی ترخیص شده بود می‌دانست می‌خواهد چرخ خیاطی و دوختن لباس جای مخصوصی در زندگی‌اش داشته باشد. حالا که خودش دارای دو فرزند است در کارگاه خیاطی روشنا مشغول کار است و مهارتش به قدری خوب است که فکرهای جدیدی به سرش انداخته. راه‌اندازی کارگاه خیاطی خودش و حقوق‌دادن به پنج نفر انگیزه‌های زیادی را برای او ایجاد کرده است.
احمد

حنانه همیشه دستان هنرمندی داشت.گذران زمان هنگام ساختن دستنبد و گوشواره هیچ وقت برایش حس نمی‌شد.بزرگتر که شد وارد یک کارگاه طلاوجواهر شد تا بتواند از استعداد و علاقه‌اش پول دربیاورد.بعد از گذر سالها و مهارت‌آموزی و خبره شدن در این کار ،حال رویای بزرگی در سر دارد و آن ایجاد کارگاه طلاوجواهر خود است تا بتواند آن را به شیوه‌ای که دوست دارد اداره کند.

حنانه

داستان های فرزندان روشنای امید

فرزندان مستقل‌شده از سازمان بهزیستی داستان‌های گوناگونی دارند. هرکدام یک گذشته، و هرکدام یک سرنوشت. ما در روشنای امید داستان‌های آنها را به‌قول روانکاوان کیس‌به‌کیس دنبال می‌کنیم. شما هم میتوانید برای آشنایی با شخصیت این فرزندان و شرایط زندگی‌شان در کودکی، نوجوانی و حالا بزرگسالی این داستان‌ها را دنبال کنید.

عضویت در خبرنامه روشنای امید

تازه ترین اخبار و مقالات روشنای امید را در ایمیل خود دریافت کنید